طلاهای بنی اسراییل

ساخت وبلاگ
طلاهای بنی اسراییل

پس از گذشت سالها از وفات حضرت یوسف(ع)، رفته رفته بنی اسراییل به بردگان و زیر دستان مصریان تبدیل شدند واین موضوعی بود که ایشان در روزهای آخر عمرشان پیش بینی کرده بودند[1]، تا این که حضرت موسی به نبوت رسیدند و جوانان بنی اسراییل برای رهایی از مشکلات به ایشان پیوستند. پس از این که حضرت موسی در تلاش های خود برای هدایت فرعون و فرعونیان به کامیابی نرسید، برای هلاکت آنها دعا کرد. امام صادق در حدیثی می فرمایند:" از زمان دعا موسی برای هلاکت فرعون تا وقوع عذاب الهی چهل سال زمان برد." [2] و مصریان به نُه بلای خون، قورباغه، پشه، مگس، دمل، طاعون، ملخ، تاریکی، تگرگ، مرگ پسران ارشد گرفتار شدند[3]. فرعون از عظمت این بلا آنقدر در رنج بود که به موسی پیام داد تا با بنی اسرائیل از مصر خارج شوند و برای این که این کار زودتر انجام شود دستور داد زنان قبطی( مصری) طلاهای خود را به بنی اسراییل دهند و خود او هم حاضر شد تا بخشی از طلاهای خزانه را به آنها بدهد. مردم مصر هم برای رهایی از عذابها همه طلاهای خود را به بنی اسراییل دادند. هنگام خروج بنی اسراییل از مصر فرعون از این که طلاها را به بنی اسراییل داده بودند؛ پشیمان شد و به دنبال آنها لشگر کشی کرد تا به دریای سرخ رسیدند و جریان شکاف دریای رخ داد.

جریان ساختن گوساله سامری

بنی اسراییل پس از گذر از دریا وارد صحرای سینا شدند. در آنجا مشاهده قومی بت پرست، تحت تاثیر مردم آن منطقه قرار گرفتند و از حضرت موسی خواستند که بت! خدا را بسازد تا آنها، آن بت را بپرستند...

حضرت موسی برای دریافت الواح سی شب به کوه طور رفت و برای این مدت هارون(ع) را جانشین خود کرد. به امر خداوند این سی شب به چهل شب اضافه می شود و در این ده روز بنی اسراییل شایعه فوت حضرت موسی را مطرح می کنند و عده ای هم می گویند او ما را رها کرده . سامری هم از اینجا تبلیغات سوء خود را شروع می کند و نصیحت های هارون بی نتیجه می ماند و حتی قصد قتل او را می کنند. سامری با طلاهایی که از مصر آورده بودند گوساله ای از طلا می سازد و چون جادوگری می دانسته با ترفندی صدای گاو را در آن ایجاد می کند، زمانی که حضرت موسی باز می گردد قوم خود را گوساله پرست میابد.[4]

سرگذشت سامری

پس از بازگشت حضرت موسی و قتی ایشان با گوساله پرستی امت خود توسط سامری مواجه می شوند، تصمیم می گیرند او را اعدام کنند، اما خداوند فرمان می دهند که او انسان سخاوتمندی بوده و او را قصاص نکن و مجازات دیگری برای او انتخاب کن. حضرت موسی قانون" لامساس" را برای او اجرا می کنند.[5]

قانون لامساس یک محرومیت اجتماعی بوده و از مجازات هایی که در قوم بنی اسراییل استفاده می شده، به این ترتیب که هیچ یک از افراد جامعه و حتی خانواده نباید ارتباطی با فرد خاطی داشته باشند. در واقع او باید به تنهایی و انزوای کامل گذران زندگی و امور را میکرده است.

فاطمه مظاهری سیف

[1] .تاریخ انبیا/ حجت الاسلام رسولی محلاتی

[2] . میزان الحکمه/ باب حضرت موسی

[3] . تورات- سفر خروج – باب 7،8،9

[4] .بقره/92 و 93

[5] .طه/ 95 تا 97

 

تاریخ انبیاء افسانه یا واقعیت؟...
ما را در سایت تاریخ انبیاء افسانه یا واقعیت؟ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 0tarikhanbiya7 بازدید : 316 تاريخ : جمعه 21 آبان 1395 ساعت: 8:42